هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ ملموسترین طریق آشنایی با آمار و آمارگیری در سرشماریهای جمعیتی تجربه شده است که قدیمیترین گزینههای آماری را به خود اختصاص دادهاند. آمارگیری که همردیف و هم معنای لاتین از کلمه «دولت» است، در قدیم یک راهکار مهم برای کشورداری بوده است؛ طریقی که بهوسیله آن میتوانستهاند وضعیت مالیات و سربازگیری را که دو رکن حیاتی حکومتها برای کسب درآمد و ساخت ارتش بودهاند، بهشکلی دقیقتر انجام دهند.
نخستین نمونه سرشماری رسمی به شیوه امروزی و مدون آن در ۱۷۴۹ میلادی در سرزمینهایی که امروز به نام «سوئد» میشناسیمشان انجام شده است. بعد از آن، دولتها بهمرور شروع به آمارگیری از آدمها و خانههای قلمرو خودشان میکنند و سرشماری بهصورت رسمی آغاز میشود، آنچنانکه امروزه به هر عدد و رقمی که به موضوعات کلان تا جزء اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مربوط میشوند، اطلاعات آماری یا آمارنامه میگویند. فرارسیدن روز آمار و برنامهریزی سبب شد در سطرهایی به بازخوانی تاریخچه آمار در ایران و مشهد قدیم بپردازیم.
آمار در ایران باستان
«احصاییه» یا «آمار» کلمهای بود که با تشکیل نخستین «اداره احصاییه و سجل احوال مملکتی ایران» در سال۱۳۰۶ خورشیدی باب شد، اما قدمت آمارگیری در ایران به این دوران محدود نمیشود. به گفته تاریخنگاران، تاریخچه آمار به حدود ۴ هزار سال قبل بازمیگردد. بابلیها و مصریها با سرشماری درباره زادوولد و دارایی افراد تحت سلطه خود، برای نخستین بار آمار را به کار گرفتند. بعدها این روش در امپراطوریهای ایران، رم و یونان باستان نیز به کار گرفته شد؛ بازخوانی الواح بهجامانده از تخت جمشید نشان میدهد که صاحبمنصبان حکومتی، براساس آمارهایی که از جمعیت و مقدار زمین تا سلاح و سرباز داشتهاند، برای حدود فرمانروایی خود و رتقوفتق امور حکومتی تصمیم گیری میکردهاند.
پس از آن، این شیوه تقریبا بهصورت یک اصل حکومتداری در ادوار دیگر نیز مشاهده شده است. این مکتوبات تاریخی همچنین نشان میدهند که پس از رسمیشدن مذهب شیعه در ایران، یک آمارگیری و سرشماری در دوره نادرشاه افشار انجام شده که به شمارش تعداد اقلیتهای قومی و مذهبی نظیر یهودیان، ارامنه، کُردها و دیگر اقوام محدود میشده است. البته سیاحانی نیزدر این دوره دست به شمارش جمعیت و تعداد خانههای مشهد زدهاند که بهدلیل مغایرت بسیار با هم، چندان نمیتوان به آنها استناد کرد.
سیاحان نخستین آمارگیران مشهد بودند
نخستین آمارگیریهایی را که تنها در آن گزینه جمعیت مدنظر بوده است، سیاحان اروپایی از ایران انجام دادهاند. «مکدونالد کینر» یکی از صاحب منصبانی است که بههمراه «سر جان ملکم» و به نمایندگی از کمپانی هند شرقی در زمان سلطنت فتحعلیشاه قاجار به ایران آمده؛ او جمعیت مشهد را ۵۰ هزار نفر برآورد کرده است. «فریزی»، دیگر سیاح اروپایی، نیز جمعیت مشهد را ۴۰ هزار نفر تخمین زده و «مسیو کنولی» که در سال۱۸۲۳ میلادی (حدود ۱۲۰۲خورشیدی) قدم به مشهد گذاشته جمعیت شهر را ۴۵ هزار نفر نوشته است. «بارنز»، از دیگر سیاحان اروپایی، هم در سفرنامه خود، تعداد شهروندان ارض اقدس را با عدد ۴۰ هزارنفر برابر دانسته است. «مسیو فریه» فرانسوی، «خانیکوف» روسی و «شیندلر» آلمانی هم بهطور مشترک، میزان جمعیت را ۶۰ هزار نفر، «لرد کرزن»، ۴۵ هزار و «هانری رنه» در سال۱۸۹۹ (حدود ۱۲۷۸ خورشیدی) ۸۰ هزار نفر تخمین زدهاند.
این رقم اوایل دوره پهلوی به ۱۵۰ هزار نفر میرسد. طبق آمارهای رسمی، مشهد در سال۱۳۱۹ خورشیدی، ۱۷۶ هزارو۴۷۱نفر جمعیت داشته که این عدد هفتسال بعد به رقم ۲۰۶ هزارو ۹۰۰ تغییر پیدا میکند. این جمعیت با افزایشی نزدیک به دوبرابر در نخستین سرشماری اداره آمار در نیمه دهه ۴۰ به حدود ۴۰۹ هزارو ۲۸۱ شهروند رسیده است.
قانون تنظیمات میرزا حسینخان سپهسالار
نخستین سرشماری دقیق نفوس و مسکن در ایران، با دستور «میرزاحسین خان سپهسالار»، صدراعظم ناصرالدین شاه، انجام میگیرد. البته این سرشماری تمام کشور را دربرنمیگرفته و محدود به شهرهای بزرگ ایران بهویژه تهران بوده است. او که پساز ۱۲۵۰ خورشیدی به صدارت رسیده بود، رویای ساختن ایرانی مدرن را در سر میپروراند؛ از همینرو درمیان اقدامات خود دست به سرشماری جمعیت میزند. این رویداد که دو سال پس از خشکشدن مهر صدارت او رخ میدهد، با نام «قانون تنظیمات» تعداد جمعیت، سربازان مسئولان و رجال حکومتی منهای حاکم را در چند شهر بزرگ و مهم ایران ازجمله تهران اصفهان و تبریز، شمارش میکند.
او طی حکمی که مهر سلطان صاحبقران را در تأیید خود داشته است، به حاکمان و کدخدایان ولایتها و آبادیها دستور میدهد: «هر کسی در هر قریهای که ساکن است، اعم از غریبه و بومی، از مرد و زن و صغیر و کبیر، خواه طفل شیرخوار گهواره باشد و یا آنکه پیرمرد صدساله، خواه غنی باشد و صاحبملک و علاقه و زارع و کاسب و خوشنشین و عمله و بیگانه و صحیحالاعضاء و شَل و لنگ و یکچشم، زن باشد یا مرد زن بیشوهر باشد یا طفل یتیم بی پدر و مادر، رعیت قدیم قریه یا جدیدی که از جای دیگر آمده باشد، به هر صنف و صنعت که باشد، مشخص نمایند و تا ممکن است بر وجه تحقیق، والا از روی تخمین، سن و سال آنها را بنویسند و از این حکم احدی مستثنا نیست.»
هدف اصلی این قانون، تمرکز قدرت سیاسی در پایتخت، محدودکردن قدرت حاکمان ولایات و سران قشون بود. براساس این قانون، تنظیمات هر ولایت شامل رؤسای ادارات دولتی (مستوفی، مأمور وزارت جنگ امین دیوانخانه و...) تنظیم میشد و اموری مانند تقسیم میزان مالیات، گمرک و خالصه سربازگیری، ایلات، سرشماری جمعیت، امور عمومی شهری، مستمری و وظیفه، اوقاف، اجرای احکام شرعی برعهده مجلس قرار میگرفت و وظیفه حاکم تنها حفظ امنیت شهر، راهها و گرفتن مالیات بود.
سرشماری مظفری
سرشماری بعدی تهران در سال۱۲۷۷ خورشیدی در چهارمین سال سلطنت مظفرالدینشاه انجام میشود و در آن، تعداد خانههای شهر را هم میشمردند و این هنوز ۲۰سال قبل از تأسیس سازمان ثبت احوال کشور است که وظیفهاش ثبت رسمی تولد مرگ، ازدواج و طلاق بود.
آمارگیری کدخدایان ولایت مشهد
آنچه بتوان آن را بهعنوان نمونهای از سرشماری مشهد، در اسناد تاریخی ثبت کرد، ثبت جمعیتی بوده که به دست کدخدایان محلات پنجگانه شهر در ماه رجب سال ۱۲۸۳ هجری (حوالی ۱۲۴۵ خورشیدی) انجام گرفته است. سندهای مکتوب میگویند که در این تاریخ، کدخدایان مشهد، سیاههای از جمع ابواب مسکونی و شغلی هر محله تهیه و جمع کل را بهصورت زیر اعلام کردهاند.
- محله سرشور، جمعی عالی شان کدخدا مددبیک: ۷۲۸۶ دربند
- محله سراب، جمعیِ عالی شان کدخدا غلامرضا: ۸۳۹ دربند
- محله چهارباغ: ۲۹۱ دربند
- محله نوغان، جمعی عالی شان حاجییعقوب: ۱۳۸۴ دربند
- محله خیابان سفلی جمعی عالی شان کربلایی رحیم کدخدا: ۱۲۸۸ دربند
- جمع: ۱۱۰۸۸ دربند (منزل مسکونی و حجره)
- مساجد: ۱۶۷ باب
- مدارس: ۱۹ باب
- حمام: ۴۷ باب
- آبانبار: ۵۶ باب
- امضا: کدخدایان ارض اقدس به تاریخ ۲۸ رجب سنه ۱۲۸۳
بعد از این آمارگیری نفوس و مسکن بهصورت جدی در همه ولایات ایران دنبال میشود که میتوان اثر آن را در «مجموعه ناصری» مشاهده کرد؛ مجموعه ناصری ۱۰ جلد از رسالههای مختلف خطی و بیشتر آنها مربوط به جغرافیای ولایات مختلف ایران، سرشماری نفوس، طوایف، نوع معیشت، شرح حال علما و فضلا، توصیف بناها و آثار هنری و... است که پس از سال ۱۲۹۰ تا ۱۳۰۰ ه. ق فراهم شده است.
یادگار آماری یک شاهزاده قاجاری در مشهد
اما نخستین نمونه آمارگیری در مشهد را که در نوع خود تقریبا جامع و به شیوه آمارگیری امروز است، میتوان به سال ۱۲۷۵ خورشیدی دید؛ در این سال یک شاهزاده قاجاریِ دارالفنونرفته به نام شاهزاده «زینالعابدین میرزای قاجار»، گرفتن آمار از مشهدِ آن دوره را شروع میکند. گویا این زمان «رکنالدوله» حکمران خراسان و سیستان بوده، اما کار سرشماری تحتنظر «زینالعابدینمیرزا» و شاهزاده «محمدولیمیرزا» انجام میشود. البته اطلاعات دقیقی درباره اینکه این سرشماری چند ماه طول کشیده و توسط چند مأمور انجام شده، در دست نیست، ولی احتمال دارد تهیه این آمار سه ماه طول کشیده باشد. محدوده آماری نیز شش محله نوغان، سرشور، عیدگاه، سراب، پایینخیابان و بالاخیابان را شامل میشده است.
براساس پژوهش مهدی سیدی، پژوهشگر تاریخ مشهد، نسخهای از این آمار که در حد خود دقیق و سودمند است و ظاهرا نسخه اصل و منحصربهفردی نیز هست، در کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران به شماره ۱۲۳۲ وجود دارد. این نسخه تاریخ ندارد، ولی چون تصریح میکند که در سال «بارسئیل» یعنی سال پلنگ تهیه شده است، باتوجهبه قرائن موجود میتوان حدس زد که احتمالا در سال ۱۲۹۶ه. ق تألیف شده است. از زیباییهای این آمارگیری این است که زینالعابدینمیرزا آمار هریک از شش محله اصلی مشهد را جداگانه و بهصورت جدول آورده و حتی جزئیاتی ازقبیل اسم، شغل، رئیس خانواده، تعداد اولاد اناث و ذکور را هم به تفکیک ذکر کرده است.
طبق این سرشماری جمعیت مشهد در این ایام ۵۷ هزارو۲۸۷ نفر بوده که از این تعداد، ۲۰هزار و ۴۶نفر، زن و بقیه مرد یا کودک بودهاند. شمار خانههای شهر مشهد نیز حدود ۷ هزارو ۶۶۶ باب درج شده است. در درج این اطلاعات ابتدا نام صاحبخانه، سپس تعداد ساکنان آن خانه به تفکیک مرد، زن، پیر، جوان، پسر، دختر و شیرخوار سیاهه شده است.
همچنین از مهمترین مسائلی که در این آمارنامه مورد توجه قرار گرفته، عبارت است از: تقسیمبندی مردم جامعه به فقیر و غنی، ذکر مشاغل عمده شهر مشهد و مشخصکردن کارمندان دولتی از رعیت، توجه به دیگر اقشار شهر همچون یهودیان و ذکر تعداد افراد اعم از زن و مرد، پیر و جوان، افراد معلول.
این آمارگیری نشان میدهد که مشهدِ آن روزها دارای ۸۹۳کارمند یا نوکر دولت، ۶۰۵ نفر خدمه و کارکنان آستان قدس و ۶ هزار و ۱۶۸ رعیت بوده است. در این آمار همچنین نام ۴ هزارو ۷۲۷ نفر به عنوان پیشهور، هزارو ۱۷۵نفر به عنوان اغنیا، ۴۱نفربا توصیف ناقصین و ۹۸۹فقیر آمده است.
نکته شایانتوجه دیگر در سرشماری این سال، اشاره آمارگیرنده به امکانات شهری است که هرکدام بهترتیب ذکر شدهاند. در این سرشماری، مشهد دارای ۷ هزارو ۶۶۷ باب خانه، ۳۵قراولخانه، ۹۴ مسجد، ۵۹ تکیه، ۴۹ کاروانسرا و تیمچه، ۵۱آبانبار، ۱۳۷ کارخانه، ۹۷ باغ، ۴۹حمام، ۲۴ خانه اجارهای، ۴۷ خانه وقفی بوده است.
توصیفِ مشاغل رایج آن روزهای مشهد، از دیگر جذابیتهای خواندنی این آمارگیری است.
از نمونه شغلهای یادآوریشده توسط زینالعابدینمیرزا، مشاغلی، چون نداف (پنبهزن)، شالفروش، خارکش، مُقَنی (کارگر قنات)، علاف (علوفهفروش)، عصار (روغنگیر)، شَماع (شمعساز)، هیمهکش (هیزمکش)، میرآب (تقسیمکننده آب)، تفنگساز، دلاک حمام، صباغ (رنگرز)، مُکاری (کرایهدهنده چهارپایان)، علاقهبند (ابریشمباف)، سلسلهدوز (سوزندوز)، حناسای، ساربان، سقا، داروغه و مناصب آستانه مانند شمعگردان، چراغدار، پرستار دارالشفا، کشیکبان است.
آمارگیری در دوران پهلوی اول و دوم
در دوران پهلوی اول، دولتمردان پساز تصویب قانون سربازگیری (نظام اجباری) برای فراخوان عمومی سربازان، از روش شناسنامهگیری استفاده میکنند؛ بهاینصورت که در سال۱۳۰۶، گرفتن شناسنامه برای همه خانوارها اجباری میشود و در خرداد ۱۳۰۷ نیز این اداره از شهرداری منفک میشود و بهشکل مستقل، کار خود را ادامه میدهد. در مرداد۱۳۰۷ قانون جدید ثبت احوال تصویب میشود و، چون دو وظیفه ثبت وقایع و جمعآوری آمارهای مختلف به این اداره محول شده بوده، نام آن به اداره «احصاییه و سجل احوال کل مملکتی» تغییر پیدا میکند.
این سازمان در سال ۱۳۱۱ خورشیدی، اولین سرشماریاش را در تهران انجام میدهد. در ادامه این روند، نخستین آمارگیری کشوری هفتسال پس از این با تصویب مجلس شورای ملی در کاشان، تبریز، مشهد، کرمان، شیراز، اردبیل، یزد، اصفهان، همدان، کرمانشاه، رشت، بندر انزلی و تهران صورت میگیرد که تا شهریور۱۳۲۰ و اشغال کشور توسط قوای متفقین ادامه داشته است.
اما در سال۱۳۳۷ قسمت آمار از ثبت احوال جدا میشود و خود با نام «اداره کل آمار عمومی» شروع به فعالیت میکند که بهموجب مصوبه بعدی در سال۱۳۴۴ به نام «مرکز آمار ایران» شناخته میشود. این اداره پس از آن در دهههای مختلف شروع به شمارش و ثبت آمارهایی، چون نفوس و مسکن، جمعیت، جنسیت، درآمد، تحصیلات، توسعه شهرها، ثبت شهرها و شهرکهای جدید، اراضی ملی و دیگر مسائل لازم راهبردی برای برنامهریزیهای شهری و کشوری میکند.
نخستین آمارگیری این اداره یک سال بعد از تأسیس، در مراغه و جیرفت انجام میشود. براساس این سرشماری که ۲۰ روز طول کشید، جمعیت ایران بیش از ۲۵ میلیون نفر تخمین زده میشود. طبق توصیفهای مندرج در خاطرات مردمی و تاریخنگاریهای انجامشده، این سرشماری با مشکلات زیادی روبهرو بوده است؛ زیرا علاوهبر مشکلات عبورومرور و نبود راههای مناسب بینشهری، نبود آگاهی و اطلاعات عمومی سبب میشد مردم و حتی مأموران و صاحبمنصبان حکومتی با آمارگیران همکاری نکنند و از ارائه تعداد عائله بهویژه جمعیت زنان و نام آنان خودداری کنند.
این سرشماری نتوانست میزان رشد سالیانه جمعیت ایران را مشخص کند. از دیگر سو در دهه ۴۰ دستگاه ثبت احوال کشور هم قادر نبود تعداد موالید و متوفیات سالیانه کشور را بهدرستی ثبت و ضبط کند، آنچنانکه تا آن زمان، نیم بیشتر مردم هنوز شناسنامه نداشتند. ۱۰ سال بعد، دومین سرشماری اداره آمار دوباره انجام میشود که نسبت به دوره قبل، از پیشرفت اطلاعاتی قابل ملاحظهای برخوردار بوده است، آنچنانکه برای آن پرسشنامههایی طراحی میشود. در سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال۱۳۵۵خورشیدی، جمعیت کشور به چهار زیرمجموعه شهری، روستایی، متحرک و عشایری تقسیم میشود.
آمارگیری کشوری پس از انقلاب
نخستین آمارگیری پس از انقلاب در سال۱۳۶۵ انجام میگیرد و این روند تا سال۱۳۸۵ هر ۱۰ سال با پیشرفتهایی میتواند اطلاعات جمعی و آماری درخوری از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور ارائه دهد. از سال ۱۳۸۵ مسئولان کشوری باتوجهبه رشد روزافزون جمعیتی و توسعه شهرها قرار را بر این میگذارند که آمارگیری هر پنجسال تکرار شود.
منابع: مشهد به روایت سیاحان، نفوس ارض اقدس تألیف شاهزاده زینالعابدین میرزای قاجار، نگاهی به جغرافیای تاریخی شهر مشهد نوشته سیدمهدی سیدی، شاخصههای کمی و کیفی مسکن در ایران پس از انقلاب اسلامی از سراجالدین محمودیانی و حاتم حسینی، تاریخ مشهدالرضا نوشته احمد ماهوان، وجهتسمیه معابر و محلات مشهد از دکتر محمدرحیم رهنما و...
یک قرن دگرگونی چهره شهر
تغییر و توسعه محلات مشهد در ۱۰۰ سالی که گذشت
مشهد در آغاز قرن ۱۴
در این دوره، باره چهارصدساله شهر آرامآرام فرو ریخت و منازل مسکونی جدیدی در بیرون باره احداث شدند. همچنین در بافت قدیمی، معابر عریض مستقیم و چند خیابان کشیده، دروازه و معابر نوینی در باره شهر گشوده شد. بیرون از بافت قدیم محلات نیز خیابانهایی احداث و امکاناتی، چون لولهکشی آب، کارخانه برق، ادارات حکومتی نوین و بلدیه ایجاد شد.
مشهد از ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۵
واقعه مهم پس از اتمام جنگ جهانی و خروج روسها از خراسان و ایران، حوادث سال ۱۳۳۲ و کودتای مصدق است؛ از این زمان تا سال ۱۳۳۵ خورشیدی، نخستین نقشهبرداری علمی از شهر مشهد به دست دو تن از افسران ارتش با نامهای سرگرد مصطفی قوانلو و سروان حسامالدین شیبانی صورت گرفت. پس از آن و در همین بازه زمانی، دو نقشه دیگر هم با همکاری لشکر ۸ خراسان و شهرداری مشهد کشیده شد که این نقشهها وضعیت کالبدی مشهد و نام کوی و محلات و کوچهها را نمایان میکند.
مشهد در دوران اصلاحات ارضی
با شروع اصلاحات عرضی شاه از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۵ مشهدیها شاهد هجوم روستاییان به شهرها هستند. این اتفاق رشد حاشیهنشینی بیبرنامه و نامنظمی را در مشهد رقم میزند که از نظر تاریخچه کالبدی مشهد، واقعهای بینظیر در آن دوران بوده است. این حاشیهنشینی بعدها گستردهتر میشود و تا به امروز، مشکلات بسیاری را برای این خطه رقم زده است.
مشهد پس از نیمه قرن ۱۴
افزایش امکانات شهری، رشد جمعیت و احداث خیابانهای جدید از این دوره سبب گسترش شهر شد. این گستردگی در غرب و جنوب غربی مشهودتر است؛ زیرا این نواحی مرتفعتر، دارای آب و هوای بهتر و آب بیشتری برای سکونت بودند.
تغییر کالبدی شهر در دوران ولیان
شروع وقفیات حاجحسین ملک از سال۱۳۳۸، پوشیدهشدن نهر نادری در سال۱۳۴۳ و تعطیلی گورستانهای عمومی شهر مانند بهشت رضا و گلشور در ۱۳۵۴، از تغییرات مشهد پیش از وقوع انقلاب اسلامی است، اما دراینمیان تغییراتی که عبدالعظیم ولیان بهواسطه تغییر کالبدی اطراف حرم (تخریب بازارها، مغازهها و منازل مسکونی برای تعریض خیابان) در نیمه دوم دهه ۵۰ ایجاد کرد، مهمترین آنهاست که تأثیر مهمی در ایجاد محلات جدید و کشآمدن شهر داشته است.
مشهد پس از انقلاب
پس از انقلاب تا پایان جنگ، مشهد شاهد تحولات خاصی در کالبد خود نیست، اما پس از آن در آغاز دهه ۷۰ نخستین اتفاق شایانتوجه، اجرای طرح بزرگ میدان وحدت و آغاز عملیات اجراى طرح اسکان زائران است. از سال ۷۱ تا ۷۷ هم مشهد شاهد اقدامات عمرانی در کالبد خود است که مهمترین آن احداث و بازگشایی معابر جدید ازجمله تقاطع غیرهمسطح و میدان قائم بزرگراه قائم، میدان استقلال، صدمترى کمربندى شهر مشهد، تقاطع غیرهمسطح و میدان انقلاب اسلامى، بولوار پیروزى، بولوار هاشمیه، بولوار خیام شمالى، بولوار طبرسى شمالى، بولوار هدایت (گاز غربى) است.
از سال۱۳۷۸ تا سال ۱۳۸۲ نیز مشهد بهمرور به ۱۳ منطقه شهری تقسیم شد. شروع خرید املاک و اراضى محدوده میدان شهدا براى آغاز پروژه بهسازى اطراف حرم نیز سبب تغییراتی شد که در دوران شهرداری احمد نوروزی شاهد آن هستیم.
۳۲۸ کیلومتر مربع
مساحت فعلی مشهد
۱۳۷۹
تصمیم برای انتشار آمارنامه مشهد از سال ۱۳۷۹ گرفته شد و از آن روز تاکنون ۱۸ آمارنامه منتشر شده است
جمعیت مشهد در قرن چهاردهم
۱۳۱۲
۱۵۰۰۰۰ نفر
۱۳۳۵
۲۴۱٬۹۸۹ نفر
۱۳۴۵
۴۰۹۶۱۶ نفر
۱۳۵۵
۶۶۷۷۷۰ نفر
۱۳۶۵
۱۴۶۳۵۰۸ نفر
۱۳۷۵
۱۸۸۷۴۱۴ نفر
۱۳۸۵
۲۵۷۵۴۲۹ نفر
۱۳۹۰
۲۷۶۶۲۵۸ نفر
۱۳۹۵
۳۳۷۵۶۶۰ نفر